دخترکمدخترکم، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 11 روز سن داره

برای کسی که وجودش پر از خوبی هاست

اولین تجربه سلمونی...

یه دختر داشتیم  با سلام و صلوات بردیمش آرایشگاه مردونه همون جایی که باباییش موهاش و اصلاح میکنه  با کلی خوراکی و قربونت برم و الان تموم میشه و... و صد البته از ایشون هم یه عالمه گریه و اشک پلوق پلوق ... آخرسرشم یه پسر تحویل گرفتیم با موهای مرتب و منظم اینم سندش و به این نتیجه رسیدیم که پسر میشدی ، چی چی میشدی  پ.پ: برگشتنه دختر عمه بابا رو تو راه دیدیم و شرح ماوقع و براش تعریف کردیم ، که چه پوستی از ما کنده برای چهارتا دونه قیچی به موهاش ، اونم گفت صبر کنید چند سال دیگه هی میاد میگه بابا پول بده میخوام برم آرایشگاه ... ...
12 ارديبهشت 1394

سفرنامه مشهد...

 سلام مشتی بهار عزيزكم مامان دوست داشت زودتر از اينا تو رو ببره پيش امام رضا ، اما موقيعتش حالا كه يك ساله هستى جور شد و از يه طرف هم خوشحالم كه الان داريم ميريم كه تو يك سال بزرگتر شدى و بيشتر متوجه ميشى          روز سوم مهر ساعت ١٠:٣٠ شب بليت قطار داشتيم ، اولش كه رسيديم  مثل هميشه كه اول از شلوغى خوشت مياد و دور و برت و نگاه ميكنى تو كالسكه آروم بودى ، مامان عفت برات غذا آورده بود ( سبزى پلو با گوشت ) شامت و كه خوردى و ساعت ١٠ ( ساعت خوابت ) شد شروع كردى به نق نق و بهونه گيرى  ، قطار هم كه تاخير داشت و تا ساعت ١٠:٤٥ تو سالن ايستگاه چرخونديمت تا اعلا...
15 مهر 1393

واکسن یکسالگی...

خوب از اونجايى كه زمان خيلى زود ميگذره ، اين ٦ ماه بدون واكسن هم خيلى تند گذشت و دوباره مجبور بوديم به تن دختركمون و بديم به اين موجودات ريز موذی مريض كن  ٢١ كه جمعه بود و جشن تولد ، ميخواستيم چهارشنبه هفته بعدش بريم كه ، چون مامان براى پنجشنبه بعد از ساليان سال با دوستاش قرار داشت ، افتاد براى هفته بعدترش   شنبه ٢٩ شهريور رفتيم مركز بهداشت ، قد و وزنت و كه چك نكردن ، اولش يه خانومه گفت مگه يكسالش نيست ، خوب ديگه لازم نيست و وقتى من پيگير شدم يكى ديگشون گفت چون اينجا پرونده نداره ما انجام نميديم  مسخره ها دفعه قبل هم براى واكسن ٦ ماهگى همينجا برده بودمت و پرونده هم نداشتى ، قد و وزنت و چک کرده بودن ، حالا ...
29 شهريور 1393

عکس های آتلیه عروس کوچولوی مامان

    البته عکسا بیشتر از ایناست که همه شون رو دیوارای خونمون بهمون چشمک میزنن ، اما دوست داشتم این دوتا هم به یادگار توی وبت باشن پینوشت : عکسها کار آتلیه فوتو نی نی هستن که فوق العاده از کارشون راضی بودم و براشون آرزوی موفقیت میکنم ...
24 شهريور 1393

جشن تولد یک سالگی بهارم

تولدت  مبارك  تولدت مبارك عروس كوچولوى ناز مامان                                                            روزگار چرخيد و چرخيد و چرخيد ... تا دوباره ٢١ شهريور تكرار بشه ، هرچند كه اين روز براى من زيباترين روز زندگيمه و دوست داشتم يه عالمه ٢١ شهريور توى يك سال داشته باشم  اين دفعه تدركات تولدت و از دو، سه هفته قبل شروع كردم تا به همه برنامه هامون برسم ، اما هى دل غافل كه كارا انقدر زيادن كه باز هم محتاج نيرو هاى امدادى مهربونمون شديم ...
22 شهريور 1393